کنعان

|زیستن در اندوه و اشتیاق|

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

عطر نرگس رقص باد

حالِ خوبِ اسفندها را خدایا، بگذار که همیشه بماند؛ نه مثل حال‌های خوبی که از پس سال‌ها دیگر تکرار نشدند. می‌دانم بر ما رحم‌ات می‌آید؛ مثل گنجشک‌ها همین به روشنا و آرامش این روزها راضی و خرسندیم. کافی است که سرسبزی و امید آب و دانه‌ای باشد، آبادانی و از نو شکفتنی، ببین چه ساده از پیله‌ی سرمازده‌ی عبوس زمستانی‌مان در می‌آییم. خدایا اشتیاق را، انتظار را از ما مگیر؛ مخواه که دل‌هایمان چشم به راهِ آمدنی نباشد. گاهگداری به شادیِ شروع دوباره مهمانمان کن. به بارانی، غبارها را بنفشه کن، از زمین سخت‌تر که نیستیم.

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
یاس ..

-

از دروغ‌های کوچکِ بی‌ارزش می‌ترسم.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
یاس ..

یا مَن اِلیه مَفرّی

تنها و تنها و تنها دستاویزم به زندگی، آن لحظه‌های آرامشی است که می‌فهمم هنوز و همیشه می‌توانم به سویت برگردم و به دامانت پناه بیاورم.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
یاس ..