مامان نشسته توی هواپیما که بیاید ایران. بعد از یک سال و چهار ماه. شب که برسد نمی‌توانیم برویم دنبالش چون از ساعت ۹ تا ۴ صبح منع عبور و مرور است. روی واتسپ پرسیده زنگ چندم را باید بزند. یادش نیست. غمم می‌گیرد.
نظرات (۰)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
و ابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ ...
«و از آنها روی برتافت و گفت: ای دریغ بر یوسف! و هر دو چشمش از ( غایت ) اندوه سفید شد و همواره غصه گلوگیرش بود.»
سوره یوسف، آیه هشتاد و چهار.
خلاصه آمار
بایگانی
- آبان ۱۴۰۳(۱)
- شهریور ۱۴۰۳(۱)
- مرداد ۱۴۰۳(۴)
- تیر ۱۴۰۳(۱)
- خرداد ۱۴۰۳(۱)
- بهمن ۱۴۰۲(۱)
- آبان ۱۴۰۲(۱)
- شهریور ۱۴۰۲(۱)
- مرداد ۱۴۰۲(۱)
- تیر ۱۴۰۲(۳)
- خرداد ۱۴۰۲(۴)
- ارديبهشت ۱۴۰۲(۱)
- فروردين ۱۴۰۲(۳)
- اسفند ۱۴۰۱(۳)
- آذر ۱۴۰۱(۱)
- آبان ۱۴۰۱(۱)
- مهر ۱۴۰۱(۱)
- مرداد ۱۴۰۱(۲)
- تیر ۱۴۰۱(۱)
- خرداد ۱۴۰۱(۳)
- ارديبهشت ۱۴۰۱(۲)
- فروردين ۱۴۰۱(۱)
- اسفند ۱۴۰۰(۱)
- دی ۱۴۰۰(۱)
- شهریور ۱۴۰۰(۱)
- فروردين ۱۴۰۰(۳)
- اسفند ۱۳۹۹(۲)
- بهمن ۱۳۹۹(۵)
- دی ۱۳۹۹(۴)
- آذر ۱۳۹۹(۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۹(۱)
- فروردين ۱۳۹۹(۱)
- دی ۱۳۹۸(۲)
- آذر ۱۳۹۸(۳)
- مهر ۱۳۹۸(۱)
- شهریور ۱۳۹۸(۱)
- مرداد ۱۳۹۸(۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۸(۱)
- اسفند ۱۳۹۷(۱)
- مهر ۱۳۹۷(۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۷(۳)
- فروردين ۱۳۹۷(۱)
- اسفند ۱۳۹۶(۲)
- آذر ۱۳۹۶(۱)
- آبان ۱۳۹۶(۳)
- مهر ۱۳۹۶(۳)
- شهریور ۱۳۹۶(۱)
- مرداد ۱۳۹۶(۱)
- تیر ۱۳۹۶(۱)
- خرداد ۱۳۹۶(۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۶(۳)
- دی ۱۳۹۵(۱)
- آذر ۱۳۹۵(۲)
- آبان ۱۳۹۵(۱)
- مهر ۱۳۹۵(۱)
- شهریور ۱۳۹۵(۳)
- تیر ۱۳۹۵(۱)
- خرداد ۱۳۹۵(۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۵(۳)
- فروردين ۱۳۹۵(۱)
- اسفند ۱۳۹۴(۳)
- بهمن ۱۳۹۴(۱)
- دی ۱۳۹۴(۲)
- آذر ۱۳۹۴(۳)
- آبان ۱۳۹۴(۱)
- مهر ۱۳۹۴(۳)
- شهریور ۱۳۹۴(۳)
آخرین مطلب
-
۰۳/۰۸/۱۵«غزلی در نتوانستن»
-
۰۳/۰۶/۲۴نذر کردم گر از این غم به در آیم روزی،
-
۰۳/۰۵/۲۹کنعان
-
۰۳/۰۵/۲۴سوغات سفر (۳) - خیال
-
۰۳/۰۵/۲۳سوغات سفر (۲) - سودا
-
۰۳/۰۵/۲۲سوغات سفر (۱) - دریا
-
۰۳/۰۴/۲۲«ما در درون سینه هوایی نهفتهایم»
-
۰۳/۰۳/۲۲«چه هنگام میزیستهام؟»
-
۰۲/۱۱/۰۷«شاعری مرده در سینه دیدم»
-
۰۲/۰۸/۱۷باغ بیبرگی