کنعان

|زیستن در اندوه و اشتیاق|

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

«چقدر اشک شور»

سفر شمال منتفی شد. فقط من به بهانه‌اش بعد از این همه سال با میم حرف زدم و شب خواب دریا دیدم. هوا مرطوب و شور بود. با احتیاط قدم به یک قایق چوبی گذاشتم که زیر پاهام موج می‌خورد. خواب خوش‌حالی بود، نمی‌دانم چرا. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
یاس ..

واو

«شنیدی می‌گن طرف کمرش شکست؟ یه وقتایی واقعاً آدم کمرش میشکنه...»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
یاس ..